books make us



راهنمای مطالعه اثربخش

می‌توان گفت چگونه کتاب بخوانیم (How to Read a Book) راهنمایی برای مطالعه‌ی اثربخش‌تر است.

 

نویسندگان (مورتیمر آدلر و چار وَن دُرِن) مخاطبِ خود را افرادِ بی‌علاقه به

کتاب و کتابخوانی در نظر نگرفته‌اند.

بلکه خواننده‌ی خود را کسی فرض کرده‌اند که اهل کتاب و کتابخوانی است و هیچ مشکلی با خواندن و زیاد خواندن ندارد؛ اما می‌خواهد هنگام خواندن، توشه‌ی بیشتر و بهتری برگیرد و دستاوردهای بیشتر و عمیق‌تری از مطالعه‌ی کتاب، برایش حاصل شود.

 

آن‌ها به هدف‌های متنوعی که خواننده ممکن است از خواندن یک کتاب داشته باشد فکر کرده‌اند و برای هر کدام، توصیه‌ها و راهکارهایی را ارائه کرده‌اند.

خواندن معمولی و سطحیِ کتاب از ابتدا تا انتها، مرور سریع کتاب برای تصمیم گیری درباره‌ی خریدن و خواندن آن و نیز تلفیق اطلاعات کتابهای مختلف برای رسیدن به یک دیدگاه و نگرش کلی‌تر – و احتمالاً متفاوت با آن‌چه در تک تکِ کتاب‌ها گفته شده – از جمله مواردی است که در این کتاب مورد توجه نویسندگان بوده است.

اما بخش قابل‌توجهی از کتاب، به خواندن تحلیلی (Analytical Reading) اختصاص یافته است. خواندنی که با هدفِ توسعه‌ی نگرش و افزایش عمقِ درک و فهم ما انجام می‌شود.

نترسید و کتاب‌های کمی دشوار را انتخاب کنید

طبیعتاً نمی‌توان انتظار داشت چنین کتابی با حجم گسترده‌ای از توصیه‌های متنوع، در حد یک یا چند نکته خلاصه شود.

اما یکی از نکات کتاب، آن‌قدر ارزش دارد که مناسب است در این‌جا به آن اشاره کنیم:

نویسندگان تأکید می‌کنند که وقتی با هدفِ خواندن تحلیلی به سراغ کتابها می‌روید، کتابهایی را انتخاب کنید که کمی از سطح درک و آگاهی شما بالاتر باشند.

آن‌ها تأکید می‌کنند که اگر قرار باشد کتابی را انتخاب کنیم که همه‌ی نکات و توضیحات آن به سادگی قابل درک باشد، احتمالاً در مقابل وقتی که برای خواندنش صرف می‌کنیم، دستاورد چندانی نخواهیم داشت.

البته واضح است که خواندن کتابی که سطح آن کمی از ما بالاتر است، ممکن است زمان‌بَر و کمی کُند‌تر باشد و فشار ذهنی بیشتری هم به ما وارد کند.

اما اگر هدف ما از کتابخوانی، توسعه‌ی نگرش و عمق بخشیدن به دانش باشد، این شیوه‌ی انتخاب کتاب، اثربخشتر خواهد بود.

چالش‌های خواندن یک کتاب قدیمی در عصر جدید

وقتی به سراغ این کتاب می‌روید، باید در ابتدا سطحِ انتظارات خود را تعدیل کنید.

فراموش نکنید که حداقل دو انقلاب بزرگ بعد از آخرین ویرایش این کتاب روی داده است: انقلاب شناختی و انقلاب دیجیتال.

آن‌چه ما به عنوان 

روانشناسی شناختی آموخته‌ایم و می‌دانیم، مربوط به دهه‌های اخیر است و در زمان نگارش کتاب، اطلاعات کمتری از عملکرد مغز در دست بود.

به همین علت، در مقایسه با کتاب‌های امروزی – و احتمالاً انتظارِ شما از کتابی با عنوانِ راهنمای خواندن کتاب‌ها – ارجاعات چندانی به مقالات و مطالعات نمی‌بینیم.

به عبارت دیگر، کتاب را باید بیشتر یک نسخه‌ی تجربی برای کتابخوانی در نظر بگیرید. البته نویسندگان، افرادی آشنا به علم و تحقیق هستند و اگر دانش زمان خودشان را معیار قرار دهید، عمقِ‌نظر و تعهدِ علمی‌شان را به خوبی حس خواهید کرد.

انقلاب دیجیتال هم تحولات بسیاری در ابزارها و روش‌های کتابخوانی ایجاد کرده که همه‌ی ما با آن‌ها آشنا هستیم و تنها به عنوان یک نمونه، بحث 

مقایسه‌ی یادداشت برداری دیجیتال و کاغذی را در متمم مطرح کرده‌ایم.

طبیعتاً نویسندگانِ کتابی که نزدیک به نیم قرن از انتشار آن می‌گذرد، حتی نمی‌توانسته‌اند ابزارهای امروزی ما را در ذهن خود تصور کنند و این مسئله‌ای است که به خوبی در مطالعه‌ی بخش‌هایی از کتاب (خصوصاً در جاهایی که بحث مراجعه به کتابهای مرجع مطرح می‌شود) آن را حس خواهید کرد.

اما همین که این کتاب در سایت آمازون – که طبیعتاً همه‌ی کاربران آن دنیای دیجیتال را به خوبی تجربه کرده‌اند – امتیاز ۴.۳ از ۵ را به دست آورده، می‌تواند ارزشمند بودن حاصل زحمت نویسندگان آن را به خوبی نشان دهد.

ترجمه کتاب مورتیمر آدلر به فارسی

چگونه کتاب بخوانیم توسط محمد صراف تهرانی به فارسی ترجمه شده و توسط به نشر (وابسته به آستان قدس رضوی) به بازار عرضه شده است.

هم متن ترجمه بسیار روان است و هم ناشر، نهایت تلاش خود را برای چاپ شکیل و با کیفیت آن به‌کار گرفته است.

شاید تنها نقدی که بتوان مطرح کرد این است که در انتهای نسخه‌ی انگلیسی، پیوستی وجود دارد که در آن، ۱۳۷ کتاب به انتخاب نویسندگان معرفی شده است.

کتاب‌هایی که از نظر نویسندگان، فراتر از کتابهای روزمره هستند و مطالعه‌ی آن‌ها می‌تواند به افزایش عمقِ نگرش ما کمک کند.

با وجودی که بسیاری از این کتابها به فارسی ترجمه شده‌اند و ارائه‌ی این فهرست می‌توانست بسیار مفید باشد، اما در ترجمه‌ی فارسی – لااقل در نسخه‌ای که در اختیار متمم است – این پیوست منتشر نشده است.

برخی از کتابهای کافکا (محاکمه و قصر) ، تعدادی از کتابهای ژان پل سارتر (از جمله تهوع)، عناوینی از تولستوی (از جمله جنگ و صلح و نیز آنا کارنینا) و کتابهای نیوتن، ولتر، ماکیاولی، فرانسیس بیکن، ارسطو، دانته،  داروین، داستایوفسکی، مایکل فارادی و هنری فیلدینگ از جمله کتابهایی هستند که در این فهرست مورد اشاره قرار گرفته‌اند.

 

منبع: 

https://b2n.ir/460741

 


این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها